آداب و رسوم تدفین در طالقان
قسمت اول
اون موقان کو بلندگو و تُلفُن و تُلُگرام دَنُبَه، هرگاه ناغافُل اذانی صدا در میامه، خبر از فوت کسی هامیدا. مردم دَس بُکار میگردَن، به کمک هم قبر میکندون. طالقانی قَبران، قشنگ و گَته و دلبازه. یه اصطلاح دی دارُن که میگو: «قبر مرد تا دوش، قبر زن تا گوش» یعنی قبر مرد ر تا اندازهی کتف یک مرد با قد معمولی میکَنُن و زنی قبر ر تا گوشش، یعنی جیرتر میشُن. آخه زُناکان همه جا باید قَهیم باشُن، حتی موقع مردن. این که زنی قبرِ گودتر میکندن، شاید به این خاطره که کفن دزد حالیش گرده زنانه نامی خاکه، غیرت کنه دی کفنی سراغ نشو. در واقع با خاک اون پایین، یه چیزی شبیه تابوت منتها جمع و جورتر میکنُن. آن گودی که ما از بالا مِینیم، پایین جمع و جور و تنگ هسته.
قدیمان غسالخانه کو دَنُبَه، معمولُاً میتَ یا در خانُشی حیاط میشوردون یا در روخانَهای کُنار یا در مچُد. میتَ تخته سنگی رو میشوردون. اول با اِو و سُدر، دویّوم با اِو و کافور دستَ آخُور با خالی اِوْ. سپس اونه کفُن میکوردون. کفن که به آن «خلعتی» دی میگُتُن عبارت بَ از لُنگ، پیرهَن و سرتاسری که از پارچه نخی و معمولاً سیفید تهیه میگردی. اگه میت، زُن بَ یه مقنعه دی سَرش میکُردُون و یه پارچه دی دور کمر و سینه میبَستُن. بعد اگه میت بُرد یمانی که سوغات مکه بَ یا لباس احرام داشت، اونی همراه دی میپوشاندُن. مستحب بَ اوشانی که به فکر سفر آخرت بییَن، از قبل روی کفن با زعفران و مُشک و گاهی با گِلِ تربت ایمام حسین، دعا، شهادتین یا جوشن کبیر مینوشتُن.
اگه تابوت داشتُن که چه بِیتَر، اگه دَنُبَه، یه نَمُد مینگَتون چَپَری رو و میتِ اونی همرا به قبروستان میبردون. میت با یه پارچه، شمط یا پتو پوشانده میگردی. اهالی دی با بوگوتونَ اذکار «لا الا الله محمد است رسول و علی ولی الله» او ر مشایعت میکُردُن. سپس اونی سریندان نُماز میت میخواندون و پس از تلقین اونَ قبری میان، هامینان. تمام میتان، رو به قبله میخُسُن، یعنی به پهلوی راست، در حالی که صورتشان رو به قبله هسته و پاهانشان سمت امام رضا. همه در یه حالت و یه جهت! بعد کفن میتِ پَس مینُن و صورتش دی مینگنُن خاکی سر.
رسمه میتی زیر بغلان چو مینگنُن. دو تا چو هسته هم قد که میگن «پَرِ بنی چو» که باید تازه دار دِ بکنن (بهتره چوب بید باشه) و روش آیه قرآن مینویسُن، بعد مینگنن میتی دو تا بازویی بغل. یه بار آبّام دِ سوال کوردُم چُبَه میتی بغلان چو مینگَنُن؟ بگوت شایُد نکیرَ مُنکُرَ اونی همرا بَزونه! اما آبّا شوخی میکورد. سنت اون دو ترکه چو، بنا به توصیه امامان هست که فرمودند باعث تأخیر و کاستن از عذاب میت میگرده و اُسمش جَریدَتین هست. در قسمتهایی از بدن میت دی پنبه میذاشتُن.
بعد نوبه «پس تلقین» میرسی. در هُنگام تلقین شخصی میت تَکان هامیدا. بعد سنگ میچینُن سرش تا به کله میرسه که روی میان گورَ با لانَه یا لَحنه (سنگ پهنی که لَحَد نام دارد. امروزه از بلوک سیمانی بهجای آن استفاده میکنند) میپوشاندون و اونی رو رَ شُفته میریختون و با خاک قبر پُر میکوردون. بعد بالای مزار، یه سنگی هامینییَن.
رسم بَ شب اول قبر اونی رو تَش میکوردون تا کفتاران قبر نُشکافون. میگوتُن گورکن و کفتار میا جنازه رِ در میوره تا باخوره، لذا تَش روشن میکُردُن تا جَک و جانور بَتَرسه. بعد، تا هفت شب، میتی بَ فانوس میوردُن و شب تا صبح، قبری سَر، فانوس روشُن میکُردُن.
در هنگام تدفین از مشایعت کنندگان با حلوا که که به آن «حلوای پیش خاک» میگوتُن و در چلک مییَشتون، پذیرایی میکُردُن. اوشان دی با قرائت فاتحه، سوره اخلاص و صلوات، خیراتِ پاسخ هامیدان.
شام غریب، ختم، هفت و چُلَه و سال مراسُمَ مخصوص به خود رَ داشت که در این مقال جا نیمیبو.
قسمت دوم
رسوم بعد از تدفین:
یکی از بهترین رسوم طالقانی بعد از تدفین، بردن «تَلِ کاسه» برای خانواده ی داغدار است. در اسلام مستحب است همسایگان و فامیل، تا سه روز برای خانواده عزادار غذا بفرستند. در طالقان این رسم اجرا میگردی، برخلاف الان که همه دِمیرجُن خانه متوفی و شام ناهار میمانن، در قدیم خانوادهی عزادار اصلاً غذا نمیپَت و همسادگان و آشُنایان اوشانیب غذا میبردُن که به این غذا میگُتُن: «تَلِ کاسه».
رسم بعدی، «سَر بتاشیَن» و اصلاح کُردُن بَ. در قدیم، بعدِ هفت، میشیَن صاحب عزایی خانه و او ر عزا دِ درمیوردُن. ولی الان بعدِ چهل، این کارِ مینُن. برای این کار، معمولاً زِنکانی بِ پارچه و حنا میبَرُن و مردکانی بِ پیرهن و اوشانی سرِ دی میتاشیَن و اصلاح میکُردُن.
? بَد و بیراههای مرتبط:
لَتی سر بُشورد! کافورُت کُنُن! قُبلهای رو هاکِویی! کفن کورد! تختهای سر دُکُرد! عزّات باخُرُن!
? برخی باورها و حواشی مرتبط:
● شمطی را که روی میت می انداختن، وقتی آخر کار برمیداشتُن، هامیدان دست یه بچه و میگُتُن بَبُر خانه ولی پشت سرت نُگاه نکن. میگُتُن اگه نُگاه کنه، ممکنه یکی دیگه دی به رحمت خدا بشه.
● اگه سنگ لَحَد (لحنه) اضاف میامه، میگوتُن ای امان یکی دیگه میمیره.
● تدفین در بازه زمانی، صبح تا قبل از غروب آفتاب انجام میگِردی. اگه کسی بعدِ غروب آفتاب، فوت میکُرد، روزِ بعد، او رِ دفن میکُردُن.
● اگه در یک خانواده به مدت کوتاهی از هم، دو نفر به رحمت خدا میشیَن، یه عقیقه (گوسفند قربانی شده) رِ درسته دفن میکوردن تا به قولی سومیش باشه و دیگه کسی نمیره و ختم به خیر گرده.
? و آخر سخن:
قبل از به دنیا بیومیَن داخل آبیم. بعد وارد هوا میگردیم.
مشارکت کنندگان در تهیه این متن:
آقایان شهرام صادقیان، پدرام سوداگری، مهدی رضاخانی، ابوالفضل یزدانی و خانمها سیده فاطمه میرتقی و سیده مریم قادری
چند رسم قدیمی در مورد زایمان و تولد نوزاد
? رسم اذان گفتن: معمولاً رسم بود که بعد از تولد نوزاد، مردِ خانه به رویِ پشتِ بام اذان بگوید. همچنین اگر فرآیند زایمان به مراحل سختی میرسید، برای استعانت از خدای متعال و طلب رحمت، هم اذان میگفتند. بعد از تولد نوزاد هم، رسمِ اسلامیِ اذان و اقامه در گوش راست و چپ نوزاد، اجرا میشد.
? رسم طبل کوبی: خیلی قدیمها برای دور کردن آل از خانه زنِ زائو، بر روی پشتِ بام، طبل یا دُهل یا تشت میکوفتند.
? صدقه و نذر: اگر زنی سخت میزایید، به هنگام درد کشیدن، نذر میکرد که به اندازه مثلاً وزنِ موهایِ نوزادش، طلا یا نقره صدقه دهد. همچنین معمولاً زیر بسترِ زائو مقداری پول میگذاشتند که به هنگام دنیا آمدن نوزاد، صدقه دهند.
? برداشتنِ سق با تربت: بعد از دنیا آمدن نوزاد، قابله انگشت خود را داخل تربت امام حسین میزد و داخل دهان نوزاد میگذاشت تا بهعبارتی سقف یا کام او را با تربت برداشته باشد.
? ختنه یا سوراخ کردن گوش: در بعضی مناطق رسم بود که به محض دنیا آمدن نوزاد، اگر پسر بود، او را ختنه و اگر دختر بود، گوشش را سوراخ میکردند. هرچند معمولاً در طالقان، ختنه کردن نوزاد به تعویق میافتاد و با برپایی مراسم مفصلتر «ختنه سوران» همراه بود.
? شیر آغوز یا ماک: اولین شیر بعد از زایمان را آغوز میگویند که شیری بسیار چرب و پر قدرت است. اما در گذشته، برخی معتقد بودند که نباید نوزاد را با شیرِ آغوز تغذیه کرد. لذا تا 3 روز اولِ تولد، به وی شیر نمیدادند و از کره، بارهنگ و شیرخشت استفاده میکردند.
? اسفند دود و تیکه آهن: بعد از به دنیا آمدن نوزاد، بساط اسفند دود برپا میشد. هر وقت هم کسی به دیدن نوزاد میآمد، دود کردن اسفند را مجدد برقرار میکردند. همچنین برای جلوگیری از سرقت نوزاد توسط آل! یک قطعه کوچک آهنی کنار مادر و نوزاد میگذاشتند.
? چله بُر، چشم نظر و نان و نمک: از جمله چیزهای دیگری که برای نوزاد و زائو میگذاشتند، نخی معمولاً از جنس ابریشم بود که یک زن پاک نهاد و دست سبک، بر آن چهل گره زده و صلوات و دعا میخواند. چشم نظر، آویز وَاِنیکاد و تکه ای نان و نمک پیچیده شده داخل یک پارچه کوچک نیز از جمله چیزهایی بود که به سبب دفع زخم چشم و نحوست به نوزاد میبستند.
? قرص کمر: قرص کمر مادهای گیاهی و ساخته دستِ عطاران قدیمی است که قابله بعد از دنیا آمدن نوزاد، چند تا از آن را میکوبید و با گفتن انشاءالله بعدی دختر یا پسر باشه (بسته به جنسیت نوزاد) به کمر زائو میبست تا مسکن درد وی باشد.
? نامگذاری و مراسم آشِ شیشه: روز ششم تولد نوزاد، بزرگان جمع میشدند و نامی را از بین نامهای پیشنهاد شده از لایِ قرآن بیرون کشیده و بر روی نوزاد میگذاشتند. در طالقان که اکثراً اسامی مذهبی انتخاب میشد. پذیرایی این مراسم با آش بود که به آن آشِ شیشه میگفتند.
? عقیقه: روز هفتم تولد نوزاد، برای وی گوسفندی را عقیقه میکردند و از گوشتِ طبخ شده به همسایهها و خویشاندان هدیه میکردند. همچنین قسمت اعظمی از گوسفند عقیقه، سهمِ قابله بود اما پدر و مادر نوزاد از آن نمیخوردند. (رسمی اسلامی)
? حمام زایمان: بعد از گذشت ده روز از تولد نوزاد (و گاهی اوقات حتی تا چهل روز بعد از تولد، در مواقع زمستان و سرما) مادر و نوزاد را به حمام میبردند و مراسم حمام زایمان میگرفتند. در حمام، حمامی از زائو با تخم مرغ نیمبند و عسل و از دیگر همراهان با شربت و شیرینی که خانواده زائو آورده بودند، پذیرایی میکرد و انعام میگرفت.
⛲️ همچنین رسم بود بر روی سر نوزاد و مادر، با کاسه چهل کلید، چهل بار آب بریزند و صلوات بفرستند تا اجنه، نیروهای شیاطین و چشم زخمها از آنها دور شود و در کارشان چله نیُفتد.
آیین استقبال از بهار در طالقان
#گل_بوم #گل_کار
? (گِل بوم ) gelebem یا گل کار از رسومات همیاری در طول ایام سال بود بود که اهالی را به انگیزه ی همسویی و تعاون در یک مکان گرد می آورد، اگر یکی از اهالی خانه ای جدید می ساخت و یا میخواست خانه خود را مرمت کند اهالی روستا بر خود فرض می دانستند یک روز هم که شده برای او بدون مزد کار کنند و روزی که می خواست بام منزل تازه ساز خویش را بپوشاند اغلب اهالی در این کار مشارکت داشتند البته نبودن برخی برای بعضی سوال بر انگیز بود ولی از ناحیه ی کسی مواخذه نمی شد. اهالی ابتدا گل را با کاه بهم میزدند و شفته می ساختند و سپس با پاهای عریان آنرا می آغشتند و به اصطلاح عمل می آوردند و سپس می اندودند و سپس آنرا با بیل به بام پرتاب می کردند، سخت ترین مرحله ی انجام گل بوم پرتاب گل به بام بود و این بار نیز اگر صاحب منزل جدید دارای داماد تازه بود وی را به کار گِل وامی داشتند تا با بیل آنرا به بام پرتاب کند. و صاحب خانه نیز برای اهالی، صبحانه ی مفصلی از کره محلی و حلوایی از روغن زرد آماده می کرد تا با صرف آن نفسی تازه کنند و رمقی به تن خسته ی خویش بدمند. سپس با صرف ناهار رسم گل بوم نیز به انجام می رسید.
?نوعی مراسم دیگر هم به نام گِل کار در نزدیکی ایام عید برای مرمت دیوارها و کف خانه و به نوعی آماده سازی خانه در نزدیکی ایام عید انجام میشد که به صورت گروهی و با همکاری همسایه جهت پیشواز عید انجام میشد.
?گل عوو هم در نزدیکی های عید با زدن آب و کشیدن جارو روی دیوار انجام میشد .
?اگر نسل امروز خود را از روش و منش زندگی دیروز بیگانه می داند، این نتیجه حاصل اینست که در انتقال آن همه شکوه و زیبایی نسل گذشته قصور کرده ایم.
رسم شیلان کشی در الموت
همانطور که میدانید الموت، همسایه طالقانه و علاوه بر نزدیکی جغرافیایی، از نظر فرهنگ و آداب و رسوم دی با طالقان قرابت داره.
در الموت رسمی هست به نام شیلان کشی.
شیلان از ترکیب سُ تا کلمه: شیر و لان و کشی درست گردیه. شیر که همان مالانی شیر میبو، لان دی همان خانه و به عبارتی اهالی خانه و کشی دی یه کاری ر دسته جمع انجام بُدایَن، معنی میگرده. پس این شیلان کشی، میبو: دسته جمعی شیر باخوردُنِ خانواده هان!
آن قدیمان، در دینه رود، رسم بَ که آخُران اردیبهشت ماه، کدخدا و بزرگ ده میامی اعلام میکُرد فردا شیلان کشی داریم. آن وَخت مردم از صبح زود پا میستان و یه کَمکی برنج ومیگیتُن و میامیَن تا امامزاده. آنجه دور هم یه گته قزان بار میکُردُن و آشی میپتن به نام: شیرآش. (شبیه خودمانی شیربرنج)
بعد آشه میخوردُن و زیارت میکُردُن و تا اَفتو غروب گَرده، دور همی خوش بیَن و خداشانه شُکر میگوتُن.
ایسه الآنان که این بیصحابه مدرنیته بیامیه و اهالی روستا کوچ کُردین شهرانی میان، این مراسم نزدیک بیست ساله کو برگزار نمیبو.
ولی عزیزجان
تو گذشتگانی قشنگه رسمانه زنده بُدار ??
◀️ با سپاس از: آقای باقری
منبع:alishiri-naveh.blogfa.com
دیگر رسوم:
1-برای خواندن دیگر رسومات کرج اینجا کلیک کنید(دین وآیین،گویش،پوشش،نوروز،عروسی،)
2-برای خواندن دیگر رسومات کرج اینجا کلیک کنید(جا بِنی بَبِردن،شب یلدا،شاهنامه خوانی،تعزیه خوانی)
4-برای خواندن دیگر رسومات کرج اینجا کلیک کنید(باران خواهی،اتمامِ باران،آش دندونی،گهواره بندان)
5-برای خواندن دیگر رسومات کرج اینجا کلیک کنیدقسمت (مراسم های ماه رمضان)
6-برای خواندن دیگر رسومات کرج اینجا کلیک کنیدقسمت (رسم جشن تیر ماه سیزده)