آیین چَمچه گُلین (چمچه گُلِینُک)
این رسم و آیین که در سراسر ایران به نام آیین “باران خواهی” یا “عروسک باران” مشهور است، در طالقان هم با آداب و مراسم خاص و ویژه برگزار می شود. البته با کاهش فعالیتهای کشاورزی در منطقه و خیل مهاجرتها و تغییر فرهنگ بومی، شاهد کمرنگ شدن و فراموشی این آیین اجدادی هستیم. اما در گذشته، به کرّارت و در روستاهای مختلف و از جمله زیدشت و کولج و حسنجون، این مراسم برگزار می شده و طبق روایت و گزارشهای به دست رسیده، برگزاری آن به این صورت بوده است:
در سالهای کم بارش، تعدادی از کودکان نابالغ، (که اعتقاد بر این است به خاطر بیگناهی، پاک و ساده بودنشان در درگاه خداوند مقرب و دعاهایشان گیراست) در روستا جمع می شدند و شمایلی (عروسکی) را با پارچه درست می کردند، به اسم چَمچه گُلینک که نام محلیِ نوزاد قورباغه است و در آبهای کم عمق و عموماَ راکد رشد می کند.
البته گاهی این عروسک را زنان و دختران، با چَمچه (ملاقه) درست می کردند و به تن آن، رخت و لباسی از پارچه های رنگی می پوشاندند و شاید، وجه تسمیه این عروسک به چَمچه گلین در این باشد. (چمچه گلین به معنای عروسک ملاقه ای که رخت گلدار به تن دارد).
پس از آماده شدن عروسک، اهالی به اتفاق کودکان، در کوچه های ده راه می افتادند و به در خانه ها می رفتند و یک صدا، آوازی به این صورت می خواندند:
چمچه گلینک در اوردیم
جان دُولینک در اوردیم
الله تو بده باران
بر خلق گنه کاران
گندم کاشتیم خشک شد
هرچی داشتیم خشک شد
گُلای سرخ لاله
از تشنگی میناله
بَذرمان به زیر خاکه
از تُشنگی هلاکه
واران بیا جَر جَر
تو نودونا شَر شَر
دسته آوازه خوان به همراه عروسک، در خانه ها را می زدنند و معمولاَ صاحب خانه، مقداری برنج، یا بلغور و عدس یا نخود و مانند آن، به آنها میداد و با ملاقه، آبی به روی عروسک می پاشید.
پس از جمع آوری حبوبات، آشی با آن پخت می کردند و مقداری از آب آن را به نشانه بارش و جاری شدن باران، از ناودانها، به پایین می ریختند. همزمان دعا خوانده و به درگاه خداوند استغاثه و طلب باران می کردند و در آخر، از آشی که به صورت نذر تهیه شده بود، به فقرا، کودکان و دیگر اهالی می دادند.
در اکثر مواقع، پس از این کار، آسمان باریدن می گرفت و قطرات باران سرازیر می شد. کودکان با این کار خود که نوعی استغاثه به درگاه خدا بود، به خداوند می گفتند: اگر باران رحمت نفرستی، ما مجبور به گدایی می شویم.
جالبی این رسم در این است که تقریباً در تمامی استانها و مناطق ایران، به همین شکل و آیین مشابه، برگزار می شود. از خراسان شمالی و مازندران و گیلان گرفته تا زنجان و شیراز و کردستان و دیگر استانهای شرقی، مرکزی و غربی.
بسیاری از مردمشناسان و مورخان، این عروسک چوبی و این آیین کهن را نمادی از آناهیتا، ایزدبانوی آبها میدانند، که از آن زمان، پابرجا مانده و برخی محققان نیز، قدمت این مراسم را به زمان زرتشت نسبت دادهاند. به هرحال، آیین باران خواهی در اسلام نیز به صورت کوچیدن به دشتها و اقامه نماز باران، وجود داشته و از قدیم الایام تاکنون، به دفعات بسیار، برگزار گردیده است.
◀️ تهیه کنندگان:
فرشید فلاحی #کولج و
سیده مریم قادری #اورازان
رسم نمایشی برای اتمامِ باران
این خداجان دی به کُدامان ساز و نازِ ما بَرُخصه؟
یه زمان، واران میخواییم و هِی دعا ثنا مینیم تا واران بیا، یه زمان دی میگیم وَسَه، سر تا گوشمانه اِاُو بیگیت و سقفمان رُندُک مینه!
خلاصه که این عزیزِ طالقانی میان، هامون طور که رسمی به نامِ چَمچه گُلینک داریم (آیین باران خواهی، کلیک) یه نُمایش وازی دی داریم برای اینکه باران بند بیا.
به این صورت که اون قِدیمان رَسم بَ وقتی چند هفته پشت سر هم بارندگی بَ و شبانه روزی باران، مردمه آسی میکُرد، فرزند اول خانواده، به رسم سنت، یه چندتا لباس و وسایلِشه وِمیگیت و اَککّلی قهر میکُرد تا به قولی از دستِ این آب و هوایِ روستاشان، فُرار و به جای بهتری کوچ کنه. (آخه کجا بهتر از طالقان، عزیز جان؟)
بعد همسایهها اویی راهی سرِ میگیتُن و مانع بشیَن میبیَن و او ر میگوتُن: نَشو.. این واران دی قول هامیدی قطع گرده!
معمولاً دی این قهر نمایشی که یک جور دُعا کردن به درگاه خدا و ارتباط بیگیتن با مامِ طبیعت بَ، جواب میدا و واران بند میامه.
رسم ذکر شده برگرفته از کانال گروه دنبلیدیها میباشد.
این متن از وبلاگ طالقانی درجی به نشانی Darji.blog.ir گرفته شده است.
رسم دندان سری یا پختن آش دندونی(رسم نوزادی که دنددان در میاره)
آش دندونی (دندان سری)
– لثه هانش میخاره… چَک و چیلش دِ او جیر میا، کلافه و بداِخلاق گِردیه! هرچی ر ومیگیره دِمینه دُهانشی دُل و با حرص، میجوئه!
اینها همگی شکایتهای یک مادر طالقانی است که نوزادش دارد دندان در می آورد.
وقتی اولین نشانه های سربرآوردن قندهای سفید کودک در قندان شیرین دهانش، ظاهر می شود، مادر می داند که روزها و شبهای سختی در پیش است. به همین منظور و از قدیم الایام، برای اینکه این سختیها به سلامت گذرانده شود و جان دلبندش سلامت باشد و نیز به شکرانه این نعمت خداوندی، که به کودکش دندان ارزانی داشته، آشی را می پزد و بین همسایگان و فامیل پخش می کند که به آن “آش دندونی” می گویند.
سرزده چون ماه روشن، اولین دندان نی نی
می پزد امروز حتماً مادرش دندان سری
آش دندونی یک آش ساده ای است که سبزی ندارد و معمولاً با هفت نوع حبوبات و غلات شامل: گندم، ماش، عدس، نخود، لوبیا سفید، لوبیا قرمز، لوبیا چیتی، لپه و حتی برنج و باقلا و نظائر آن، طبخ می شود.
در بعضی شهرها، به آن آب قلم گاو یا گوسفند و گوشت ریش ریش شده هم اضافه می کنند. چاشنی آن معمولاً همان نمک است و گاهی سرکه و یا کشک و با پیاز داغ و نعنا داغ تزئین می گردد.
پختن آش دندونی با مراسماتی همراه است. اینگونه که زنهای فامیل جمع می شوند و در پخت آش کمک می کنند. اشعاری می خوانند و در آخر، به هر کدام یک کاسه آش می رسد. کاسه آش، خالی به صاحبخانه برگردانده نمی شود و هرکس به فراخور وضع مالی و به دلخواه، هدیه ای درون آن می گذارد.
همچنین رسم است که مقداری از دانه های غلات را، قبل از شروع طبخ آش، برای پرندگان می ریزند و برای کودک آرزوی سلامتی می کنند.
همانگونه که گفتیم اعتقاد بر این است که این آش در راحتی رشد دندان های کودک موثر و یک نوع خیرات و شکرانه سلامتی نوزاد است. یک نقل طالقانی از زبان کودک در حال دندان درآوردن می گوید: مادرم اگر می دانست من در چه لحظات سختی قرار دارم، تزئینات بالای گهواره ام را می فروخت و با پول آن صدقه می داد و آش خیراتی درست می کرد تا این روزهای سخت من، به سلامت بگذرد!
الهی تن و جان همه کودکان، مادران، پدران و گت تران همیشه ساق و سلامت باشه.
نوشته: سیده مریم قادری
#اورازان
آیین و مراسم گاهره بَندان (گهواره بندان)
در طالقان، به دنیا آمدن نوزاد، با برپایی جشنهای و مراسمهای زیبایی همراه است. مراسمی نظیر آش شیشه، دندان سَری (کلیک)، حمام زایمان و گاهره بَندان.
گاهره بَندان، معمولاً بعد از اولین حمام بردن نوزاد برگزار میشود. بدین ترتیب وقتی مادر و نوزاد، از حمام به خانه آورده شدند، جشنی با حضور اقوام، دوستان و همسایهها برپا میشود. مجلس گردانِ گاهره بندان نیز قابله دِه است. او گهواره کودک را آماده و مهیا میکند، سپس نوزاد را در آغوش گرفته و او را از رویِ دسته گهواره وارد آن کرده و بلافاصله از زیرِ دسته بیرون میبرد و این کار را سه بار تکرار میکند و همزمان صلوات میفرستد. سپس نوزارد را داخل گهواره میپیچد و در اتاق به آرامی میگرداند و مهمانها، بنا به وسعِ خود، مبلغی پول برای هدیه داخل گهواره میریزند.
بعد میزبان، آجیلی شامل نخود، کشمش، توت خشک، گردو و فندق آورده و بین مهمانها تقسیم میکند. همچنین هدیهای شامل پول، شیرینی، نان، قند، چایی، آجیل، حنا و صابون از سوی مادر نوزاد به قابله تقدیم میشود. او نیز موظف است تا چله نوزاد، هر روز به او و زائو سرزده و در پایان چهلمین روز تولد، مادر و کودک را به حمام ببرد.
یکی از رسومی که در هنگام گاهره بندان اجرا میشود، شکستن گردو رویِ دسته گهواره است با این نیت که بچه به سر و صدا عادت کند و از آن نترسد. بعد گردویِ شکسته شده را به زائو میدهند و اعتقاد دارند که نوزاد با خوردن شیر مادر، همچون گردو پُرمغز و باهوش خواهد شد. همچنین اولین کسی که پارچه روپوش گهواره را کنار میزند، بایستی فردی خوشاخلاق و به اصطلاح خوش دست باشد تا نوزاد گشاده رو و خندان شود.
مرسوم است که تکهای نان خشک شده به همراه قدری نمک و اسفند، داخل پارچهای کوچک ریخته و دور پارچه را میدوزند (مانند کیسه دعا یا چشم نظر) و به گهواره آویزان یا به لباس کودک سنجاق میکنند تا نوزاد از زخمِ چشم و نظر حسود، در اَمان بماند. گذاشتن تکهای آهن یا یک وسیله آهنی کوچک (مثل حَسومچه یا قاشقک آهنی) در کنار نوزاد، به جهت اَمان ماندن از گزندِ آل و از مابهتران هم مرسوم است.
تهیه کننده: سیده مریم قادری
این متن از وبلاگ طالقانی درجی به نشانی Darji.blog.ir گرفته شده است. جانم طالقان
دیگر رسوم:
1-برای خواندن دیگر رسومات کرج اینجا کلیک کنید(دین وآیین،گویش،پوشش،نوروز،عروسی،)
2-برای خواندن دیگر رسومات کرج اینجا کلیک کنید(جا بِنی بَبِردن،شب یلدا،شاهنامه خوانی،تعزیه خوانی)
3-برای خواندن دیگر رسومات کرج اینجا کلیک کنید(تدفین،زایمان وتولد،استقبال از بهار،شیلان کشی)
5-برای خواندن دیگر رسومات کرج اینجا کلیک کنیدقسمت (مراسم های ماه رمضان)
6-برای خواندن دیگر رسومات کرج اینجا کلیک کنیدقسمت (رسم جشن تیر ماه سیزده)