آیا زبان کوهستان های البرز تاتی است… ؟
قبل از شروع این مبحث مهم باید اشاره کنم که اکثر به اصطلاح محققین، وبلاگ نویسان، گردآورندگان، دانشجویان رشته زبان فارسی، و… همیشه بدون تحقیقات میدانی و تفحص جامع و اصولی دست به قلم می برند و بدون ارائه اسناد یا مدارک اساسی مقالات و افکار خود ترویج می دهند و این امر موجب سردرگمی مخاطبان به خصوص بومیان این منطقه می گردد.
در این مبحث می خواهیم به جغرافیای زبانی چهار گروه زبان تاتی، دیلمی، مازنی و گیلکی بپردازیم که بسیاری از ابهامات رفع و اصلاح گردد.
زبان بومیان کوهستان های لواسانات تهران تا طالقان البرز
1-زبان گیلکی
زبان گیلکی از گروه زبانهای ایرانی شاخه شمال غربی است، که در قسمت گیلان و دیلمستان متداول بوده. و زبان مادری مردم استان گیلان و جوامع کوچکتری در استانهای مجاور، از جمله استانهای مازندران و زنجان، و نیز در استان تهران است. این زبان شاخهای از زبانی است به نام پهلوی اشکانی و مردم سرزمینهای گیلان، مازندران (طبرستان قدیم)، گرگان، قزوین، ری، دامغان، سمنان، همدان، آذربایجان، لرستان، کردستان و … با آن یا لهجهای از آن سخن میگفتند.
زبان گیلکی از گروه زبانهای شمال غربی ایرانی و در مجموع زبانهای کاسپین است. این خانواده شامل زبانهای تالشی و هرزندی و گورانی و گیلکی و مازندرانی و برخی از زبانهای تاتی و سمنانی می باشند. از دیدگاه تاریخی این زبانها به زبان پارتی(پهلوی اشکانی) وابستگی دارند.
زبان گیلکی، مشتمل بر سه لهجه بیهپسی (گیلان غربی)، بیهپیشی (گیلان شرقی؛ بیه پیش)، و گالشی میباشد. مردم شمال غربی گیلان، به زبانی دیگر از خانواده گویشهای کناره دریای کاسپین که زبان تالشی باشد تکلم میکنند. در زبان گیلکی ویژگیهای زبانهای باستان ایران دیده میشود، برای نمونه صرف فعل در زبان گیلکی با صرف فعل در زبان پهلوی و زبان پارتی شباهت دارد و نیز همگونیهای وجه اخباری و ماضی نقلی در گیلکی و پهلوی کاملاً قابل بررسی است.
2-زبان دیلمی :
قبل از شرح زبان دیلمی باید به جغرافیای بلاد دیلم، توجه داشته باشیم . در رابطه با جغرافیای دیلم مطالبی چند از کتاب کُهنی که حدود 800 سال پیش نگاشته شده و نام آن ” آثار البلاد و اخبار العباد” می باشد، اشاره می کنیم. این کتاب در سال 1366 برای اولین بار به فارسی ترجمۀ و چاپ گردید.
بلاد دیلم :
« سرزمین دیلمیان در کوهستان واقع شده و در حوالی قزوین است. مساکن ساکنانش همه در کوه و دره هاست. از هر قومی احمق تر و جاهلترند، همواره باهم در جنگند، اگر یکی از قبیله ای کشته شد خون خواهانش هر کسی را از قبیلۀ قاتلش بدست آورند می کشند. از قدیم پادشاهانی از دیلم برخاسته اند. آل بویه همگی دیلمی هستند. بسیاری از این پادشاهان دانشمند و دانش دوست و شاعر و ادیب بوده اند. گویند اصل و فصل آنان به قبیلۀ عرب “بنی تمیم” می پیوندد. شاید سبب همین باشد که آنها هواخواه زبان عربی هستند و در ادبیات عرب اغلب ید طولی دارند که از آن جمله، قابوس وشمگیر بود. »
رودبار:
« ناحیه ایست در سرزمین کوهستان. اکثرش کوه و دره است. درخت و آب تا بخواهی در آنجا هست. دیلمیان در این ناحیه ساکنند. »
پس در اینجا مشخص گردید که از نظر جغرافیایی، دیلم در کوهستانهای جنوب گیلان و شمال قزوین واقع گردیده و طبق نظر نویسنده کتاب “آثار البلاد و اخبار العباد” و لغت نامه دهخدا اهالی آن اصالتاً از ” نژاد عرب” می باشند.
3-زبان تاتی :
گستره این زبان غنی و دست نخورده از شهرستان اشتهارد کرج و اطراف آن شروع شده و تا جنوب استان قزوین و دیگر شهرهای ایران ادامه می یابد. اگر بخواهیم نام این زبان را تغییر دهیم، پسندیده است که به دلیل غنای کلمات، گفتار و دستور زبان آن، آنرا “زبان مادی” بخوانیم.
چرا که این زبان غنی در سرزمین ” ماد بزرگ[1] ” تکلم می شده است. در زمان حمله عثمانی ها به ایران، عثمانی ها به ایرانی ها “تات” و در زمان حمله اعراب به ایران، به ایرانی ها ” عجم” می گفتند. در رابطه با این زبان و گستره آن به طور کامل شرح داده خواهد شد.
4-زبان مازنی
زبان مازنی یا مازندارانی یا طبری یا طبرستانی، زبانی است که در خطۀ سرسبز مازنداران امروزی تکلم می گردد. این زبان دارای 12 لهجه متفاوت از هم است که هم اکنون هم در این خطۀ تکلم می شود. اگر زبان این خطۀ (کوهستان های استان البرز) شباهتی به زبان مازنی دارد. دلیل آن اشتراکات زبانی است نه اینکه زبان این خطۀ صرفاً زبان مازنی است. لغات چند مانند : اُو، گو، شُو، شو، دار، بُشو که به ترتیب به معنی آب، گاو، شب، شوهر، درخت و برو می باشد جزو اشتراکات زبانی در بین اکثر زبان های فارسی است.
از لهجه های زبان مازنی می توان به : لهجه های نوری، کجوری، قصرانی، فیروز کوهی، علی آباد کتول، کرد کویی، بهشری، نوشهری، تنکابن شرقی، تنکابن مرکزی، چالوسی، قائمشهری، آملی، بابلی، ساروی و… اشاره نمود.
نتیجه گیری کُلی :
بعد از مرور و بررسی این چهار زبان به این نتیجه می رسیم که این چهار زبان و زبانی که در کوهپایه های البرز از کن و سولقان تا الموت تکلم می گردد، در گروه زبان های شمال غربی ایران قرار دارند و تمام این زبان ها بازمانده ای از زبان پارتی (پهلوی اشکانی) می باشند و دلیل اصلی آن جغرافیای مکانی آن و اشتراکات اندکی که در لغات دارند، ادله محکمی بر این ادعاست. پس چه زیبا و پسندیده است که نام زبان مردمان کوهپایه را به مناسبت نام استان البرز “البرزی” (نه زبان تاتی) بنامیم.
1- ماد نام سرزمینی بود که تیره ایرانی مادها در آن ساکن بودند. این سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان فعلی در شمال غربی فلات ایران را” ماد کوچک “و ناحیه امروزی تهران (ری)، حوزه شمال غربی کویر مرکزی، همدان، کرمانشاه، لرستان، و کردستان را” ماد بزرگ “میشناختند. / بر گرفته از کتاب تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
منبع:http://ghoyeshma.blogfa.com