نهر دلمبر ، در شمال غرب گوهردشت ، و در شمال باغستان ، ابهاي دره هاي سياكلان و اتشگاه و چند جوب فصلي ديگر را به موازات زمينهاي دانشگاه خوارزمي به سمت جنوب انتقال داده ، بعد از طي مسير شمال به جنوب مهرشهر ، به رودخانه شور ، و در نهايت به حوضه ابخوان – حوض سلطان – مي ريزد .
نام اين نهر ( دلمبر ) بعد از تقاطع جاده كرج قزوين ، به ” سياه جوب ” تغيير مي يابد .
نكته مهم اين دو جاينام ، اتفاقا در همين دو نام نهفته است . با توضيح ذيل ؛
شيب عمومي – مسير جاري شدن هرزابها و فاضلاب – كرج از سمت شمال و شرق به جهت جنوب و غرب ( جنوب غربي ) مي باشد . لاجرم و به طور طبيعي قسمت عمده هرزابها كه بطور مستمر از طريق نشت انواع فاضلابهاي شهري ، به ميزان الودگي ان به شدت افزوده مي شود ، به اين جوي يا كانال ، يعني ” دلمبر ” مي ريزد .
واژه ” دلمه ” در خصوص اب – و برخي ديگر از مايعات الوده شده از جمله شير – إطلاق مي گردد !
به عنوان مثال به شير فاسد شده و غير قابل استفاده ، مي گويند ؛
” دلمه بسته ”
اين واژه در خصوص اب الوده نيز نيز بكار برده مي شود !
بِنَا بر اين ، نهر دلمبر كنايه از نهريست كه ابهاي الوده – فاضلاب و هرزاب – را انتقال مي دهد !
جالب انكه نام اين نهر ، از ناحيه مهرشهر به بعد ، به دليل افزايش ميزان الودگي ناشي از دريافت هرزابهاي مختلف ، به ؛
” سياه جوب ”
تغيير مي يابد !؟
باز هم تاييد اين فرضيه كه جاينامها در ( طبيعت ) ايران و جهان ، به صورتي كاملا هوشمندانه نامگذاري شده اند .
- منبع :البرز نامه استاد مهراب رجبی
سلام
خسته نباشید و دست مریزاد
مهراب رجبی